پایان 3 ماهگی نازدونه
سلام عروسک خوشگل مامی
روشای نازم روزها دارن میرن و شما هم داری بزرگ میشی دخترکم باورم نمیشه که ٣ماه و ٤ روز از به دنیا اومدنت میگذره,بزرگ شدنتو کاملا حس میکنم روشای مامان خیلی دختر آروم و خوبی هستی همیشه وقتی از خواب بیدار میشی خنده رو لبهای نازنینت شکوفا میشه وقتی هم گرسنگی از خواب بیدارت میکنه شروع به خوردن دستای خوشمزه ات میکنی و با ملچ ملوچ کردنات من از خواب بیدار میشم.
میخوام از شیرین کاریات برات بگم:وقتی دمرت میکنیم با سعی و تلاش خودتو حدود ١متر میکشی جلو وقتی زبونمو درمیارم شما هم زودی زبون خوشملتو درمیاری میخندی,آویز تختت رو خیلی دوست داری و وقتی کوکش میکنم تند تند دست و پا میزنی و ذوق میکنی و میخوای بگیریشون,آویز کریریت رو هم میگیری میذاری دهنت!وقتی باهات حرف بزنیم تو چشمامون نگاه میکنی و با زبون خودت باهامون حرف میزنی,وقتی بیداری اصلا نمیشه حالت افقی نگهت داریم اوایل گریه میکردی و میخواستی بشینی اما چند وقتیه پیشرفت کردی و میگی نگهم دارین واستم!وقتی بیبی انیشتین میذارم با دقت نگاه میکنی و خوشحالی میکنی و نیم ساعت که بگذره بی حوصلگی میکنی یه چیز جدید میخوای,یه بار بیبی انیشتین نگاه میکردی که نق نق میزدی تا بیام سراغت دیدم تو کریرت نیستی و خودتو کشون کشون رسوندی زمین!به هرکی میگم شاخ درمیاره!فلش کارتاتو خیلی دوست داری و وقتی برات توضیحشون میدم با دقت گوش میکنی,شصت دست چپتو خیلی مک میزنی و اصلا نمیتونیم حریفت بشیم!پستونکم دوست نداری!با گل سر و تعویض لباس میونه ی خوبی نداری,عاشق حمومی و تو حموم کیف میکنی.... الانم بیداری!
دختــــــــرم عاشـــــــــــــــقــتــم 3:50am 92.6.21